یکی از مهمترین نظریات معناشناسی در دهههای گذشته، نظریه «بینامتنی» است که روابط بین متنهای مختلف و چگونگی ارتباط و تعامل آنها را مورد بررسی قرار میدهد و موجب خلق متن جدید میشود. طبق این نظریّه، هر متنی یک بافت جدید از متون متحوّل شده است. بر اساس این نظریّه، تعامل آیات قرآن کریم و ادعیه صحیفه سجادیه قابل تحقیق و بررسی است. انس دائمی امام سجاد(ع) با قرآن و ارتباط و تأثیرپذیری آن حضرت از کلامالله، زمینة تعامل میان متن پنهان(قرآن) و متن حاضر(صحیفه) را فراهم کرده است. از این رو، در موارد زیادی، فهم شایسته ادعیه صحیفه سجادیه جز در پرتو شناخت رابطة آن با قرآن امکانپذیر نیست. این پژوهش در صدد است روابط بینامتنی دعای 42 صحیفه (که به دعای ختم قرآن مشهور است) با قرآن کریم را مورد پیجویی قرار دهد تا افق معنایی جدیدی از این دعا به دست آورد. روش مورد استفاده در این پژوهش، از نوع تحلیلیـ توصیفی است. نتایج حاصل از این تحقیق، گویای آن است که بخش عمده روابط بینامتنی صحیفه سجادیه با قرآن، از نوع ساختاری و به شکل نفی متوازی است که در آن، امام سجاد(ع) به جهت ارتباط عمیق با قرآن، توانستهاند نوعی سازش استوار میان کلام خویش و متن غایب ایجاد کنند و تعاملی آگاهانه با آن خَلق نمایند.