ادعیۀ صحیفۀ سجادیه به عنوان منبع عظیمی از تعالیم روحبخش حیات بشری، تعالیدهندۀ نگرشها و عملکردهای فردی و اجتماعی در راستای ایجاد گفتمانهای توحیدی با هدف تحقق حاکمیت حق است. تحلیل گفتمان انتقادی از مهمترین رویکردهای نوین در حوزۀ زبانشناسی و ابزاری پرکاربرد و میانرشتهای است که در راستای استفادۀ نظامند به بازتولید مفاهیم ایدئولوژیک و قدرت در بافتهای سیاسیاجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. «هاج» و «کرس» از جمله زبان ناسانی هستند که با تکیه بر همین اصل، الگویی زبانشناختی و روشمند، متشکل از چهار مولفۀ نامدهی، اسمسازی، مجهول در برابر معلوم و جملات کنشی در برابر اسنادی ارائه کردهاند. این پژوهش بهروش تحلیل گفتمان انتقادی و با هدف تبیین جهتگیریهای ایدئولوژکی حاکم بر متن در دعای چهلونهم صحیفۀ سجادیه به بررسی فرآیند ساختارهای گفتمانمدار بر اساس این نظریه پرداخته است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که فراوانی جملههای انتقالی در کلام امام چهارم علیهالسلام نشانگر جریان زنده دعا در ارتباط با تکالیف فردی و مسؤولیتهای اجتماعیاست. آرایش مختلف زبانی و وجود زبان استعاری در این دعا، جهتگیریهای گوناگونی را در مقابله با گفتمان نظام سلطۀ اموی نشان داده است. از جمله نتایج این پژوهش وجود مؤلفۀ اسمسازی در دعای مذکور در جهت معرفی، اثبات و استقرار پایههای اصلی نظام حاکمیت حق است. امام سجاد (ع) در این دعا سعی در مقابله و خنثیسازی گفتمان باطل و معرفی و جایگزینی گفتمان حق همچنین، معرفی و رشد عناصر جامعۀ توحیدی در ایصال به حاکمیت نظام حق دارد.